کد خبر: ۱۶۳
۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

خیابان امید پاتوق سه چرخه‌های زباله‌گرد شده است

به‌خاطر اینکه از دست مأموران شهرداری در امان باشیم، خیلی وقت‌ها شب زباله‌ها را انبار می‌کنیم و صبح زود می‌بریم. اگر سه‌چرخه را ببینند، به پارکینگ می‌برند.

 پسربچه‌ای به‌ظاهر چهارساله جعبه پلاستیکی را به نخ بسته بود و دنبال خودش می‌کشید. جعبه‌ای که تعدادی قوطی و پلاستیک‌جات در آن گذاشته و گاهی هم اگر چیزی روی زمین می‌دید، آن را برمی‌داشت و داخل جعبه‌اش می‌گذاشت. شیطنت‌های کودکی‌اش نمی‌گذاشت آن چیزی را که توقعش می‌رود، از کوچه و خیابان جمع کند و با خودش بیاورد.

آهسته پشت سرش راه می‌رویم و هر سؤالی می‌پرسیم، پاسخ نمی‌دهد. همان‌طور که همراهی‌اش می‌کنیم، از جعبه‌اش با گوشی همراه عکس گرفتیم. دختر به‌ظاهر هفت‌ساله‌ای کنار ما آمد و گفت چه‌کارش دارید؟ گفتیم کاری با او نداریم، عکس گرفتیم. بعد هم نشان دختر دادیم که چهره پسربچه در عکس ما نیست.

دخترک نفس عمیقی کشید و گفت «نه بابا! بازی نمی‌کنه، داره زباله جمع می‌کنه. حرف هم که گوش نمی‌ده، هرچی می‌گیم این آشغالا رو جمع نکن، پلاستیک جمع کن، قوطی نوشابه جمع کن، بازم کار خودش رو می‌کنه.» بعد دست پسربچه را گرفت و دویدند داخل یکی از کوچه‌های بن‌بست امید که مردی با گونی بزرگ‌تر در آنجا ایستاده بود. سر کوچه ایستادیم و نگاهشان کردیم. زباله‌ها را دادند و دست‌دردست هم از آنجا دور شدند تا در کوچه‌های دیگر بگردند. 

 

کارو بارم خوب است

حتما شما هم آدم‌های کیسه‌به‌دوش را دیده‌اید. افرادی که کنار گاری‌های زباله توقف می‌کنند و تا کمر در آن خم می‌شوند و به‌دنبال مواد بازیافتی می‌گردند. از این راه امرارمعاش می‌کنند و به گفته خودشان، کارشان جداسازی طلای کثیف از میان دورریختنی‌هاست؛ مشکلی که در این روزهای کرونایی دغدغه مردم را بیشتر از قبل کرده است و در کنار نازیبایی‌های بصری‌اش، آلودگی و انتشار بیماری را هم به‌دنبال دارد. فرقی نمی‌کند زن باشند یا مرد، کودک یا نوجوان، هر سنی را می‌توانید در این جمع مشاهده کنید.
چندروزی با یکی از آن‌ها که مرد جوانی بود، هم‌کلام شدیم. هرروز به بهانه‌ای به سراغش می‌رفتیم و از کارش می‌پرسیدیم. اولین‌بار که دیدیمش در کناری ایستاده و منتظر آمدن وانت بود. 3کیسه بزرگ پر از زباله جمع کرده و در پناهی قرار داده بود. جلو رفتیم و سلام‌وعلیکی کردیم. جوابمان را به سردی داد.
گفتیم «خدا قوت! کار و بار خوبه؟ اینا رو چطور می‌خوای ببری؟» با تعجب نگاهمان کرد. بعد با لهجه غلیظی که داشت، پرسید «چی رو نمی‌تونم ببرم؟!» به کیسه‌هایش اشاره کردیم و گفتیم «اینا رو می‌گیم. از صبح تا حالا خوب کار کردی!» ابتدا ترسید. فکر کرد مأمور شهرداری هستیم.

برای همین بلافاصله پی حرف را گرفتیم و ادامه دادیم «این کار هم سود خوبی داره. چندوقت دنبال آدمش می‌گردیم تا شراکتی کار کنیم. راستی نگفتی اینا رو می‌خوای چی‌کار کنی؟» گفت «وانت گرفتم، الان می‌آد می‌برمشون.» بعد متوجه شدیم وانت دربست گرفته است تا این کیسه‌ها را ببرد. واقعا ارزش آن‌ها چقدر است که می‌تواند هزینه کرایه وانت را بدهد؟! بعد از چندروز احوال‌پرسی و گپ‌وگفت با او، متوجه شدیم از مسیری دور به اینجا می‌آید و تا ساعت10 کارش تمام می‌شود و طلای سیاهش را جمع می‌کند و یک وانت می‌گیرد و آن‌ها را به انباری در «بازه‌شیخ» می‌برد و تحویل می‌دهد. آن‌طور که او می‌گوید، هر کیسه‌اش حدود 80هزار تومان ارزش دارد.

کم‌کم به او پیشنهاد دادیم می‌خواهیم با او شراکت کنیم. به‌جای اینکه هرروز وانت بگیرد، یک سه‌چرخه در اختیارش می‌گذاریم و او کار کند و هرچه درآمد داشت، نصف نصف باشد. خیلی خوش‌حال شد، اما شرط و شروطی برایمان گذاشت: «برای این کار باید آشنایی در حد پسرخاله و پسردایی توی شهرداری داشته باشین که اگر سه‌چرخه رو گرفتن، با یک تلفن آزادش کنین.» متعجب شدیم.

او که تا دیروز ادعا می‌کرد شهرداری‌ ماهی یک‌میلیون و 500هزار تومان از او و دیگر دوستانش می‌گیرد، حالا چطور دنبال آشنا در شهرداری است. وقتی حرف خودش را یادآوری کردیم، گفت: «بله، یک نفر هست که از ما پول می‌گیره و می‌ذاره زباله‌ها رو جمع کنیم. گاهی هم خودش از ما می‌خره، اما اگر به تور مأمورای شهرداری بیفتیم، سه‌چرخه و بارمون رو می‌برن.» دوباره سؤالمان را تکرار کردیم و او باز حرف خودش را می‌زد.

زباله‌گرد جوان ادامه داد: «به‌خاطر اینکه از دست مأمورای شهرداری در امان باشیم، خیلی وقتا شب زباله‌ها رو انبار می‌کنیم و صبح زود می‌بریم. اگه سه‌چرخه رو ببینن، به پارکینگ می‌برن. حقیقتش ساعت کاری ما 8شب تا 6صبحه، اما من که سه‌چرخه ندارم و ساکن اینجا نیستم، صبح زود حدود ساعت5 می‌آم و تا ساعت10 کارم تموم می‌شه.» علت حضورش در خیابان کوهسنگی و اطرافش را هم این‌چنین توضیح می‌دهد: «اون سمت شهر چیزی توی زباله‌ها پیدا نمی‌کنین، اما اینجا کار و کاسبی خوبه.»

 

ترس از تصادف باسه‌چرخه‌ها

رضایی، رئیس شورای اجتماعی محله بهشتی، از افزایش حضور زباله‌گردها در این محله گلایه‌مند است و می‌گوید: عده‌ای سودجو خانه‌هایشان را با قیمت‌های زیاد به افرادی اجاره داده‌اند که با مردم ما تناسب فرهنگی ندارند و این تفاوت‌ها مشکلاتی را هم برای ما به‌دنبال داشته است. ما از شهرداری و شورای شهر درخواست داریم برای این بنگاه‌های معاملاتی و مالکان ساختمان‌ها عوارضی چندبرابری تعیین کنند تا در برابر سود هنگفتی که می‌برند و زحمتی که برای همسایه‌ها ایجاد می‌کنند، هزینه‌اش را بپردازند.

وی ادامه می‌دهد: متأسفانه 2سال است که شاهد حضور سه‌چرخه‌ها در خیابان‌های امید و نامجو هستیم و اهالی به ما گلایه دارند که به‌عنوان چشم و گوش آن‌ها صدایشان را به مسئولان شهری برسانیم.

رضایی به نقل از یکی از شهروندان می‌گوید: «یکی از ساکنان محله بهشتی برایم تعریف کرد یک روز کارتنی را از کنار خیابان برداشته تا با خود ببرد. یک نفر به اسم نیروی خدمات‌شهری جلو او را می‌گیرد و کد ملی‌اش را می‌پرسد. بعد به او اخطار می‌دهد که اگر تکرار شود، مشمول جریمه خواهید شد. این سؤال برای مردم مطرح است که اگر جریمه‌ای در کار باشد، چرا زباله‌گردها جریمه نمی‌شوند؟»
( این نکته را بگوییم که در پاسخ به این موضوع، سازمان‌های مرتبط اظهار بی‌اطلاعی کردند و گفتند تاکنون چنین چیزی نشنیده‌اند.)

شهرام تدین، نایب‌رئیس شورای اجتماعی محله بهشتی نیز در ادامه می‌گوید: متأسفانه چندی پیش یکی از همین سه‌چرخه‌ها که چراغ و پلاکی ندارد، با کودکی مقابل مسجد پنجتن تصادف و فرار کرد. البته به همت نیروهای کلانتری جهاد او را گرفتیم، اما این سه‌چرخه‌ها دلیلی برای ناامن‌شدن محله هستند. سه‌چرخه‌هایی که بدون داشتن لامپ و چراغ خطر شهروندان و به‌ویژه کودکان و سالمندان را در معرض خطر قرار می‌دهند.
وی پیشنهاد می‌دهد: همه ما از وضعیت بد اقتصادی آگاه هستیم و می‌دانیم باید مدارا کنیم، اما این مراعات‌کردن از سوی مسئولان و مدیریت‌شهری نباید زمینه را برای تخلف عده‌ای سودجو فراهم کند.

 

سه‌چرخه‌هایی با بوی نامطبوع

محمد بازمانده یکی دیگر از کسبه قدیمی خیابان امید است. او می‌گوید: حدود 40سال پیش این محله ساخته شده است. این زمین‌ها ملک ارتش بود، اما ارتشی‌ها فروخته‌اند و تعداد انگشت‌شماری در اینجا ساکن هستند. در گذشته محله آرامی بود، اما با آمدن همسایه‌های جدید که برخی از آن‌ها زباله‌گرد هستند، آرامش از محل زندگی ما رفته است. بچه‌هایشان در کوچه‌ها رها شده‌اند، موتورهای سه‌چرخشان هم بدون لامپ و هیچ علامت هشدار در حال تردد است. به نظر من محله امنیت گذشته‌اش را ندارد. ما که مسن هستیم، با دیدن سه‌چرخه‌ها می‌ترسیم از خیابان عبور کنیم. بماند که بوی نامطبوع برخی از آن‌ها اذیتمان می‌کند.

 

همسایه‌های طماع ما را به دردسر انداختند

محمدی، یکی از ساکنان قدیمی این محله که حدود 75بهار از زندگی‌اش می‌گذرد، می‌گوید: محله خوبی داریم، اما متأسفانه مدتی است که تردد سه‌چرخه‌ها از این خیابان‌ها آسایش ما را سلب کرده است و شب تا صبح نمی‌گذارند با آرامش بخوابیم. این صدا در سرمان است و ما هم به اقتضای سنمان کلافه می‌شویم. او به حضور افراد غیربومی و غیرمشهدی در این محله اشاره می‌کند که از نظر فرهنگی با دیگر ساکنان متفاوت هستند و ادامه می‌دهد: بارها از مالکان این خانه‌ها درخواست داشتیم تا ملکشان را به این افراد اجاره ندهند، اما طمع سبب می‌شود آن‌ها کار خودشان را بکنند و آسایش را از ما بگیرند.

این کاسب قدیمی می‌خندد و می‌گوید: به‌نظرم این زباله‌گردها کارشان از مورچه و زنبور هم دقیق‌تر است. به محض اینکه چشمشان به یکی از مأموران شهرداری بیفتد، ناگهان همه را باخبر می‌کنند و بلافاصله فرار می‌کنند. درنهایت هم وقتی مأموران شهرداری می‌آیند، چیزی نمی‌بینند که بخواهند اقدام کنند. من خودم شاهد بودم بارها برای جمع‌آوری این‌ها می‌آیند، اما چون به هم خبر داده‌اند، چیزی دستگیرشان نمی‌شود و می‌روند. بعد دستانش را به هم می‌زند و ادامه می‌دهد: ناگفته نماند شهرداری هم زرنگ شده است و گاهی شبانه می‌آید تا بتواند سه‌چرخه‌های زباله‌گرد را بگیرد. متأسفانه این‌ها آخر شب راه می‌افتند و نزدیک صبح می‌آیند. ذره‌ذره جمع می‌کنند و یک‌دفعه می‌برند.

 

حس تعلقمان کم شده است

یکی از کسبه خیابان امید8 با اشاره به پارک سه‌چرخه‌ها در حاشیه خیابان و کودکان زباله‌گرد در شهر مشهد و حتی این محله می‌گوید: وقتی می‌بینیم این افراد تا کمر در گاری زباله خم شده‌اند یا سطل زباله را واژگون می‌کنند تا مواد بازیافتی و ضایعات پیدا کنند، حس بدی به ما دست می‌دهد. محل زندگی ما این‌طور نبود، اما حالا افراد سودجو به اینجا آمده و آرامش آن را به هم زده‌اند. گاری‌های سه‌چرخه در این محله زیاد شده است. شهرداری تلاش می‌کند تا با خدمات فرهنگی حس تعلق شهروندان را به محل زندگی‌شان افزایش دهد، اما اشتباه سودجویان همه زحمات آن‌ها را از بین می‌برد و ساکنان یک محله را دچار مشکل می‌کند.

او ادامه می‌دهد: خواسته ما زیاد نیست. ما می‌خواهیم افرادی که در این محله زندگی می‌کنند، رفتاری متناسب با فرهنگ ما داشته باشند. رفتارهای ناهنجار برخی از ساکنان محله به فرزندان ما آسیب می‌رساند و محله را به جای ناامنی تبدیل کرده است. گاهی کودکانی را می‌بینید که یکسره در خیابان می‌چرخند و هر چیزی را برمی‌دارند. تاکنون چندبار سطل زباله مغازه مرا هم برده‌اند و دیگر آن را داخل مغازه می‌گذارم.

 

نبود زباله خشک، حذف زباله‌گردها

مدیرکل هماهنگی و نظارت بر خدمات‌شهری شهرداری مشهد درباره مشکل زباله‌گردها و گلایه‌های مردمی می‌گوید: بحث زباله‌گردی جزو موضوعاتی است که باید از پایه و اساس آن را جمع و ریشه‌کن کرد. اگر زباله خشک در میان زباله‌ها نباشد، به‌دنبال آن زباله‌گردی هم نخواهیم داشت.

محسن رهنمایی ادامه داد: از سال گذشته طرحی برای جمع‌آوری بازیافت از در منازل با حضور 2شرکت خصوصی اجرا شده است. بدین صورت که شهروندان اپلیکیشنی را روی گوشی موبایلشان نصب می‌کنند و با این سیستم هوشمند هر زمان از شبانه‌روز بخواهند، می‌توانند مواد بازیافتی را تحویل دهند و کارت بانکی یا من‌کارتشان شارژ شود. وی افزود: در گذشته بسیاری از شهروندان گلایه داشتند که برایشان سخت است تا زباله را برای بازیافت ببرند و تحویل دهند، اما اکنون می‌توانید درخواست بدهید که بیایند در منزلتان و زباله‌ها را ببرند. فرهنگ‌سازی این کار زمان‌بر است و همت شهروندان را می‌طلبد.
وی درباره ادعاهای زباله‌گرد جوان به خبرنگار شهرآرا توضیح می‌دهد: شهرداری به وانت‌های پیمان‌کاران مجوز داده است تا زباله‌ها را از اصناف و در منازل جمع‌آوری کنند و به‌هیچ‌عنوان اجازه جمع‌آوری ضایعات از سطل‌های زباله را ندارند. ممکن است قرار نانوشته‌ای با زباله‌گردها داشته باشند تا زباله‌ها را از آن‌ها بخرند، اما این کار تخلف است و درصورت مشاهده، قراردادشان فسخ خواهد شد.

 

ضایعات را با خودشان به خانه می‌برند

سیدامیررضا شیبانی‌ترشیزی، مسئول امور ناظر خدمات‌شهری و سدمعبر شهرداری منطقه8، همان ابتدای صحبت ما حرف را به دست می‌گیرد و توضیح می‌دهد: ما هم پیگیر این موضوع هستیم. متأسفانه تعداد زیاد آن‌ها سبب شده است تا مردم تصور کنند شهرداری کاری انجام نمی‌دهد. وظیفه ما جمع‌آوری آن‌هاست و تاکنون 48سه‌چرخه را به پارکینگ برده‌ایم. خیلی وقت‌ها به محض اینکه ما را می‌بینند، داخل پیاده‌رو می‌روند و با سرعت زیاد فرار می‌کنند. اگر قرار باشد تعقیب و گریز راه بیندازیم، جان عابران پیاده و خود راکب آن سه‌چرخه را به خطر می‌اندازیم. مجبوریم او را در این وضعیت تعقیب نکنیم.

او ادامه می‌دهد: مدتی در هرکجا که مواد بازیافتی‌شان را می‌دیدیم، می‌گرفتیم، اما اکنون شاهد این هستیم که آن‌ها شب‌ها بعد از جمع‌آوری زباله‌ها، آن‌ها را به داخل خانه‌شان می‌برند و صبح زود با خودشان بیرون می‌آورند. این افراد حتی به فکر سلامتی خودشان و خانواده‌هایشان نیستند، چه برسد بخواهند به فکر سلامتی مردم باشند. مأموران ما برای گرفتن سه‌چرخه‌هایی که بازیافت جمع می‌کنند، ساعت 4صبح به محل می‌روند و منتظرشان می‌مانند و به محض اینکه می‌خواهند به سمت انبار بروند، سه‌چرخه را به پارکینگ می‌برند و مواد بازیافتی را هم گشت پسماند می‌برد.
وی درباره نحوه برخورد با آن‌ها توضیح می‌دهد: سازمان پسماند گشت‌هایی دارد که در مناطق دور می‌زنند و با مشاهده زباله‌گردها، بلافاصله وارد عمل می‌شوند. علاوه بر آن‌ها، یک گشت کمکی در منطقه با یک نیروی انتظامی و یک نیروی شخصی حضور دارد.

شیبانی در پاسخ به گزارش‌های مردمی توضیح می‌دهد: با مشاهده زباله‌گرد فقط ضایعات را از او می‌گیرند و کاری به کدملی فرد ندارند. نمی‌دانم چرا آن شهروند گفته‌ است که کد ملی‌اش را گرفته و تذکر داده‌اند. همچنین این ادعای شهروندان منطقه که می‌گویند زباله‌گردها انباری برای نگهداری ضایعات در این محله دارند ، درست نیست. ممکن است زباله‌گردها زباله‌هایشان را همان شب در خانه جمع کنند و فردا با خود ببرند، اما انباری ندارند. درعین‌حال مردم در صورت مشاهده انبار زباله،‌ می‌توانند به ما اطلاع دهندتا با این موضوع برخورد کنیم. انبارهای ضایعات شناسایی وبا توجه به بند20 پلمب می‌شوند. در گذشته در خیابان‌های ثامن‌الائمه و آخوندخراسانی مکان‌هایی برای انبار ضایعات وجود داشت که منزل مسکونی بود. با سازمان پسماند هماهنگ کردیم و ضایعات را بردند. اخطار دادیم تا در صورت تکرار، برخورد قانونی شود. هرروز گشت ما 15کیسه‌به‌دوش را اعمال قانون می‌کند که حدود 80کیلو ضایعات به همراه دارند.

او درباره سه‌چرخه‌ها هم می‌گوید: ما آن‌ها را تحویل پارکینگ می‌دهیم. کارهای دیگرش از عهده شهرداری خارج است. تعدادی موتور سه‌چرخ که به‌صورت غیرقانونی کار می‌کنند، کیسه‌ها را از زباله‌گردها می‌خرند. هیچ‌یک از آن‌ها به شهرداری ارتباط ندارند. وانت‌های آرم‌دار هم به‌صورت پیمانکاری با شهرداری در ارتباط هستند.
اطلاع‌ دهند، حکم ورود می‌گیریم

یکی از سازمان‌های مرتبط با زباله‌گردها و انبار زباله در خانه‌ها، مراکز بهداشت هستند. حسین رضازاده، کارشناس مسئول واحد سلامت محیط و کار مرکز بهداشت ثامن، درباره مشکلات مردم محله می‌گوید: مرکز بهداشت در حد اختیاراتش می‌تواند وارد عمل شود. اگر شهرداری منطقه به ما نشانی منازل محل انبار بازیافتی‌ها را بدهد، ما می‌توانیم از مراجع قضایی حکم ورود بگیریم و با کمک شهرداری آنجا را تخلیه کنیم.

 

ممنوعیت تردد در شهر

یک منبع آگاه نیز درباره تردد سه‌چرخه‌های بدون پلاک می‌گوید: این سه‌چرخه‌ها برای کار در مزرعه و روستاها ساخته شده است و ترددشان در شهر مجاز نیست. اگر می‌بینید سخت‌گیری نمی‌شود، به‌دلیل وضعیت کرونا و اقتصاد مردم است. او این تذکر را هم داد که اگر کار خلاف قانونی با این سه‌چرخه‌ها انجام شود، به‌طور حتم با صاحبان آن‌ها برخورد خواهد شد.

 

بدون پاسخ پسماند

متأسفانه با وجود تماس‌های مکرر با سازمان پسماند، به گفت‌وگو با مدیرعامل سازمان موفق نشدیم. برخی از کارشناسان این سازمان هم به صحبت تمایلی نداشتند و جوابی به ما ندادند. حتی وقتی از یک نفرشان خواستیم خودش را معرفی کند، به کنایه پاسخ داد بنویس «حسن‌قلی»! نمی‌دانیم، شاید نامش همین بوده باشد!

کلمات کلیدی
ارسال نظر
نظرات بینندگان
مریم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۷
0
0
این از انسانیت به دور که مسلمانان رو مورد اذیت واذار قرا میدین وظیفه یک مسلمان حفظ ابرو است
آوا و نمــــــای شهر
03:44